کتاب صوتی مارادونا در سنگر دشمن
8,500 تومان
این کتاب جلد چهارم از مجموعهی «ترکشهای ولگرد» است. این کتاب مصور، شش داستان طنز دارد: مارادونا در سنگر دشمن، قهرمانان فینال آسیا، جیغ بنفش در اتاق عمل، دوست مار و عقربها، انتقام پر دردسر و شبنشینی در جهنم.
در برشی از این کتاب طنز می شنویم :
نمی دانم خون من مستور بود یا به قول دانشمندان خل و چل از بدنم عطر مخصوصی ساطع می شد که هیچ وقت گزیده نشدم . بچه ها کم کم داشتند بدگمان می شدند که تو هم از جنس همین گزنده های دربه در هستی مار و رتیل و عقرب که کاری به کارت ندارند و الا این جنس خرابها حتی پوتین و تایر ماشین را نیش می زنند . چرا با تو کاری ندارند .
داشتم بدنام می شدم که موعد حمله شد . شال و کلاه کردیم تا از دست مار و عقرب ها فرار کنیم و به دامان بعثی های جنایتکار پناه ببریم . قرار بود ۲۵ کیلومتر را با سلاح و مهمات و تجهیزات را با پای پیاده گز کنیم تا به نقطه مورد نظر برسیم .
یا علی گفتیم و راست رفتیم تو دل دشمن . بی سروصدا و طبق اصول . اما چه اصولی . از هر کس صدایی در می آمد . یکی شعر می خواند . یکی میزد زیر آواز . یکی صلوات می فرستاد . دیگری سرودهای انقلابی را با صدای گوش خراش می خواند . اما انگار عراقی ها پاک کر شده بودند . و قدرتی خدا هیچ صدایی را نمی شنیدند .
اما از بد حادثه بین راه پای راستم لنگید . قوزکم آمد پشت پا به اندازه یک بالشتک ورم کرد . آنهم چه ورمی . بچه ها با دیدن حال و روزم حال مبسوطی بردند و شروع کردند به مسخره کردن . مثلا می گفتند قربون خدا به جای نیش مار و عقرب مچ پاش دررفت به به .
مارادونا در سنگر دشمن:
«نمیدانم در آن سوز و بریز توپ و خمپاره و گلوله و آتش، ناصر دنبال چه بود! اولش خیال کردم دنبال غنیمتی است که با کلّه و بیپرسوجو، تو سنگرهای دشمن میپرد و همهچیز را به هم میریزد، اما وقتی دیدم دستخالی و افسرده از سنگرها بیرون میآید، فهمیدم که اشتباه کردهام. بعد فکری شدم که یک درجهدار عراقی را نشان کرده و دنبال او میگردد، اما ناصر به هیچکدام از اسرای عراقی کاری نداشت و هنوز در سنگرها دنبال گمشدهاش بود. داشتم دیوانه میشدم؛ هم از خستگی و بیخوابی و هم از کارهای عجیبوغریب ناصر. بچههای گردان را گم کرده و دوتایی، در جبههی دشمن، که حالا دستِ ما بود، آواره و سرگردان بودیم. دو شب پیش عازم حمله شدیم. تعجبم از این بود، ناصر که همیشه برای شرکت در عملیات لحظهشماری میکرد و در حملات قبلی اولین نفر بود که برای رفتن به خط مقدم حاضر به یراق میشد، حالا چرا دستدست میکند و زیاد مایل به رفتن نیست. وقتی ازش پرسیدم مشکل چیست، فقط نگاهم کرد و گفت: گفتن نگید.»
***
ادامهی داستانهای قهرمانان فینال آسیا، جیغ بنفش در اتاق عمل، دوست مار و عقربها، انتقام پر دردسر و شبنشینی در جهنم به جذابیِ همین داستان است.
نظرهای کاربران
اولین نفری باشید که بررسی می کند “کتاب صوتی مارادونا در سنگر دشمن”
اطلاعات فروشنده
- 3.00 امتیاز از 1 دیدگاه
هنوز دیدگاهی وجود ندارد